بازدید امروز : 130
بازدید دیروز : 126
کل بازدید : 351428
کل یادداشتها ها : 1747
مادرم در بستر است این روزها روزیم چشم تر است این روزها مردمِ شهر مدینه کارشان ترک نهی از منکر است این روزها از زبان دوست و دشمن فقط طعنه سهم حیدر است این روزها ذکر من امن یجیب و پر زدن... ...آرزوی مادر است این روزها خواست تا حال علی بهتر شود گفت: حالم بهتر است این روزها هیچ کس باور نکرد این جمله را پهلویش گویاتر است این روزها چه بلایی بر سرش آورده اند مردم دنیا پرست این روزها نیمه شب ها درد پهلو می کشد بازویش دردسر است این روزها دردها از دست مادر خسته اند دردش از پا تا سر است این روزها مجتبی هم پیر شد بس که فقط فکر مسمار و در است این روزها شانه زد موی مرا فهمیده ام روزهای آخر است این روزها شاعر : محمد جواد شیرازی